حسین ملک متولد خرداد ۱۲۵۰ تهران – ۴ مرداد ۱۳۵۱ معروف به حاج حسین آقا ملکاست ، حسین ملک واقف مجموعه دار،تاجر و مؤسس موزه و کتابخانه ملک به همراه املاک و مستغلات وقف آستان قدس رضوی در سال ۱۳۱۶ میباشد. حسین ملک زادهٔ سده سیزده و درگذشته به سال ۱۳۵۱ هجری خورشیدی است، حسین ملک فرزند ارشد حاج محمد کاظم ملکالتجار بود.حسین ملک ثروتمند بزرگ زاده تهران و ساکن در مشهد که خیریات و موقوفات او مشهور است.
به گزارش عرشه آنلاین، شاید در حال حاضر بیشتر مردم و حتی رسانهها ندانند که چه کسی عنوان ثروتمندترین مرد ایران را یدک میکشد. اما اگر در دهههای بیست و سی هجری شمسی به دنبال چنین چهرهای بودید، بدون شک چشم تان به نام حسین ملک میخورد.مردی که به همان اندازه انبوه مال و دارایی اش سر زبانها بود، بخشندگی اش هم شهرت داشت.
وصف وقف و بخشندگی حسین ملک تا جایی است که هم اکنون آستان قدس رضوی ادارهای به نام موقوفات ملک دارد.از جمله این موقوفات میتوان به کتابخانه ملی ملک (بزرگترین کتابخانه خصوصی و ششمین کتابخانه بزرگ ایران)، باغ ملی تهران، وقف ۲۰۰ هکتار زمین به فرهنگیان مشهد، اهدای زمین به کارکنان اداره اقتصاد ملی ایران به وسعت ۱۲۰ هزار مترمربع، اهدای زمین به وسعت ۲۰۰ هزار مترمربع به کارکنان اداره پست و تلگراف، وقف باغ وکیل آباد با ۱۵۰ هکتار وسعت و… اشاره کرد.
اگر نگاهی هم به روزنامههای دهه سی و چهل انداخته باشید، میبینید که همیشه از حسین ملک به عنوان شاعر و دانشمند میلیاردر، طلایه دار وقف و مهربانی و ثروتمندترین مرد ایران یاد میکنند.
زندگی و زمانه «حسین ملک»؛ ثروتمندترین مرد ایران
او چهارم مرداد ۱۳۵۱ از دنیا رفت و رسانههای مکتوب آن زمان از جمله کیهان روایت میکنند که براساس محاسبات آنها حسین ملک در طول زندگی اش حدود یک میلیارد تومان از دارایی اش را تا پیش از مرگ وقف کرده بود.
در مورد زمان تولد حسین ملک دو روایت وجود دارد. بیشتر رسانهها زمان تولد او را ۱۰ خرداد ۱۲۵۰ عنوان کرده اند، اما روزنامه کیهان در سال ۱۳۵۱، به نقل از پیشکار حسین ملک، نوشته است که او متولد ۱۲۵۵ بوده و در زمان مرگ اش ۹۶ سال سن داشته است.
اما عمده شهرت حسین ملک در کنار، ثروت، املاک و وقف جمع آوری نسخ خطی نفیس است، نسخی که تعدادشان به بیش از ۲۰ هزار میرسد و این نسخه و رسالههای خطی در موضوعهای گوناگون در گستره فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی در کتابخانه ملی ملک گرد هم آورد. در نهایت هم این کتابخانه عظیم را وقف کرد تا همه از آن بهره ببرند.
برخی عقیده دیگری درباره حسین ملک و دارایی خانوادگی آنها دارند.این گروه معتقدند که خاندان ملک این ثروت عظیم را از طریق خرید و فروش آثار تاریخی و گنجینههای ملی به دست آورده است. استناد آن هم به گزارشهای مکتوب روزنامه کیهان است.
مثلا روزنامه کیهان شماره ۸۶۰۲ به تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۵۰ و با تیتر «گنجینهای عجیب در بازار حلبی ساز» به سراغ زندگی حسین ملک میرود.
بعد هم اشاره میکند که حسین ملک گزیده آثار تاریخی داخلی و خارجی را در موزه اش گردآوری کرده است، از مبلهای استیل لوی پانزدهم بگیر و سکههای داریوش تا لباس شاه عباس در خانه اسرار آمیز گرد آمده اند.
یا در جایی دیگر کیهان به نقل از پیشکارش مینویسد که زندگی حسین ملک در تجارت و خرید و فروش گذشت و توانست عنوان ثروتمندترین مرد اهل ادب ایران را به خود اختصاص دهد.
در مقابل، اما برخی هم اعتقاد دارند که او را باید یک کارشناس بزرگ و خبره در حوزه میراث مکتوب و آثار هنری به حساب آورد. چرا که نگاه ژرف نگر او باعث شد تا بخش بزرگی از میراث خطی و غیر خطی در کشور بماند و بعد هم وقف شود.
گذری بر زندگینامه خودنوشت بزرگترین واقف مشهد | نگارنده این سطور حسین ملک است
نگارنده این سطور حسین ملک استامروز، پنجاهمین سالگرد درگذشت حاج حسین آقا ملک، تاجر و واقف نامدار معاصر ایران است.
سارا رنگیان | شهرآرانیوز؛ «نگارنده این سطور، حسین ملک، فرزند حاجمحمد کاظم ملکالتجار و جدم مرحوم مبرور آقامهدی ملکالتجار تبریزی است. از پدرم دو فرزند ذکور باقی ماند که یکی نویسنده و دیگری برادرم مرحوم محمدعلی است که به لحاظ توافق به اسم نویسنده، حاجحسن ملک نامیده میشد…»
این بخش ابتدایی زندگینامه خودنوشت حاجحسین ملک، بزرگترین واقف مشهد است که درجریان انتقال مجموعه اسناد حاجحسین آقا ملک، موقوفات، کتابخانه و موزه ملی ملک، در سال ۱۳۷۸خورشیدی، از تهران به سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدسرضوی شناسایی شده است. در این جابهجایی ۲۹ هزار برگ سند شناسایی، فهرستبرداری و منتقل شد. زندگینامه خودنوشت حاجحسین ملک هم ازجمله باارزشترین اسناد این مجموعه است که فاقد جلد و مشخصات بوده و برگهای آن از هم جدا و یکروست. تعداد صفحهها، ۱۹۷برگ، اما شماره ثبتشده ۱۸۱برگ است که این اختلاف در تعداد صفحهها ناشی از مفقودشدن صفحات ۷ تا ۲۰ است.
زندگینامه، با مختصری از احوال حاجمهدی ملکالتجار، پدر حاجحسین، آغاز میشود و با شرح حال مفصلی از زندگی و فعالیتهای پدرش، حاجکاظم ملکالتجار، ادامه مییابد. متأسفانه صفحههای مفقودشده، مربوطبه دوره مهمی از زندگی حاجکاظم در دوره مشروطه است و این موضوع سبب ایجاد ابهامهایی در این دوره زمانی برای این خاندان شده است. شرححال حاجحسین، از صفحه۹۳، با تاریخ تولد (یازده ربیعالاول ۱۲۸۸قمری برابر با دهم خرداد ۱۲۵۰خورشیدی) آغاز میشود و با خاطرات کودکی، خانوادگی، دوران تحصیل، سفرهایش به عتبات، مکه، اروپا و دوره زندگیاش در مشهد ادامه پیدا میکند و سپس با شرح ناتمام حوادث سال ۱۳۳۹قمری (حدود هشتسالگی حاجحسین) در صفحه۱۰۳ پایان مییابد. همچنین در این قسمت، حاجحسینآقا به شرح وضعیت و تاریخچه اماکن متبرکه حرم حضرترضا (ع) به نقل از مقاله «على مؤتمن» در مجله نامه آستان قدس میپردازد که این قسمت نیز در صفحه۱۸۱ ناتمام رها میشود.
نگارنده این سطور حسین ملک است…
حاجحسین در سطور ابتدایی زندگینامه خود نوشته است: «پدر جدم مرحوم فردوس و ساده ملاابوعلی و پدر ایشان مرحوم حاج آقابابا مجتهد تبریزی است و مرحوم حاج مجتهد در علوم غریبه زیردست و صاحب مقامات عالیه بوده، چنانکه زلزله بزرگ آذربایجان را که در آن زلزله شهر تبریز زیروزبر شد و جهانی را که زلزله خراب کرد، قبلا پیشگویی کرده بود و موقع و روز و ساعت زلزله را به اهالی تبریز گوشزد کرده بود و بهواسطه وثوق کاملی که اهالی تبریز به مرحوم حاج مجتهد، رضوانا… علیه، داشتهاند و خارجشدن از ابنیه، یک تن از مردم تبریز زیر آوار نماند و همه جانی به سلامت از زلزله بیرون بردند.»
براساس آنچه در این زندگینامه ذکر شده است، خاندان ملکالتجار از دیرباز همواره دستی به خیر داشتهاند.
دراینراستا حاجحسین در بخشی از زندگینامه خود با اشارهبه خشکسالی و قحطی سال۱۲۵۰ خورشیدی نوشته است: «در سال۱۲۸۸قمری که خشکسالی و قحطی بوده، وضع مردم و بیلیاقتی عمال دولتی، مرحوم آقامهدی ملک جدم، را بسیار متأثر ساخته و برای رفع سختی از ارزاق مردم به خدمت ناصرالدینشاه رفته و به عرض رسانیده که عمال دولتی، مفید نیستند و حال مردم و کمیابی یا نایابی ارزاق را بیان کرده و گفته است که بیشتر مردم از گرسنگی جان میدهند. ناصرالدین شاه میگوید: “اگر راست میگویی، این کار را اقدام کن” و امر تهیه ارزاق را به ایشان میسپارد.
مرحوم ملک، تمام تجار را خواسته و از آنها میخواهد که به هر قسم باشد از اطراف و اکناف مملکت به هر قیمت و به هر وسیله که ممکن است، غله خریده و به تهران برسانند… در ظرف کمتر از ۴۰ روز با فضل خداوند، نگرانی مردم رفع و مردم مرفهالحال میگردند…»
حاجحسینآقا، نگاشتن زندگینامه خود را از بهمن۱۳۳۹ خورشیدی، زمانیکه حدودا ۹۰سال سن داشته، شروع کرده و نوشتن آن را تا مدتها، ادامه داده است. آخرین تاریخی که حاجحسین بر نوشتههای خود گذاشته، سوم دی ماه ۱۳۴۰خورشیدی است که در صفحه ۱۲۲ نوشته شده و در ۶۰صفحه بعد، تاریخی درج نکرده است.
منبع: عرشه آنلاین