کارشناس مسائل آمریکا گفت: سفر رئیسجمهوری آمریکا به عربستان را میتوان مبدأ اصلی حلاختلاف عربستان و رژیم صهیونیستی دانست اما این خریدهای تسلیحاتی نمیتواند اولویت رژیم صهیونیستی برای آمریکا در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
«علی بیگدلی» کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل موافقت آمرکیا با قرارداد فروش سامانه موشکی پاتریوت به عربستان و سامانه موشکی تاد به امارات متحده عربی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چندی پیش وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که با قرارداد فروش موشکهای پاتریوت و تجهیزات مربوط به آن به عربستان سعودی به ارزش ۳.۰۵ میلیارد دلار و سامانههای دفاع موشکی تاد به امارات متحده عربی به ارزش ۲.۲۵ میلیارد دلار موافقت کرده است و به نظرم این موضوع را باید به سفر اخیر رئیس جمهوری آمریکا به منطقه دانست. معتقدم که جو بایدن به دنبال امتیازگیری به نفع خودش در خارج از منطقه است؛ چراکه او و حزب دموکرات چندی دیگر باید در مقابل جمهوریخواهان و در انتخابات کنگره آمریکا حاضر شوند. بایدن به دنبال آن است تا بتواند لابی اسلحه و صاحبان صنایع نظامی را به سمت حمایت از خود سوق دهد و رضایت آنها را در این میان جلب کند.
وی ادامه داد: از دید بایدن و حزبش، رضایت لابی تسلیحات در آمریکا به صورت مستقیم بر انتخابات آتی آمریکا تاثیرگذار است و به همین دلیل این قراردادها را میتوان در راستای تطمیع این جماعت به دست رئیس جمهوری آمریکا هم دانست. از سوی دیگر باید توجه داشته باشید که بایدن با این اقدامها به دنبال جذب سرمایه برای آمریکا است. این مدل جذب سرمایه را میتوان روش مستقیم یا سال هم دانست. بسیاری معتقدند که این توافقهای نظامی و فروش سامانههای پدافندی به عربستان و امارات، پاداشی است از سوی عربستان سعودی به کاخ سفید؛ چراکه بایدن در حالی با بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دیدار کرد که تمام رسانهها و سازمانهای حقوق بشری در سراسر دنیا علیه او موضع گرفته بودند و خیلی از تحلیلها به این سمت رفت که همه میگفتند شاید بایدن سفر خود به عربستان یا حداقل دیدارش با بن سلمان را لغو کند که دیدیم اینگونه نشد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: بر همین اساس باید گفت که این قراردادهای خرید تسلیحات نظامی را میتوان نوعی امتیازگیری و امتیازدهی از سوی آمریکا به عربستان و امارات و بالعکس دانست که حالا واشنگتن با فروش سامانههای تاد و پاتریوت موافقت کرده است. این وضعیت و این قراردادها چندان موضوع عجیبی نیست؛ به گونهای که در دوران ریاست جمهوری بسیاری از رؤسای جمهوری آمریکا چنین بده و بستانهایی مرسوم بوده و در آینده هم ادامه خواهد داشت. حتی در زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ هم شاهد این موضوع و انعقاد قراردادهای تسلیحاتی چند میلیارد دلاری میان آمریکا و اعراب حاشیه خلیجفارس بودهایم. باید بدانیم که سفر باین به عربستان را اساساً میتوان مبدأ اصلی حل اختلاف میان عربستان و اسرائیل دانست و به همین دلیل باید گفت که این خریدهای تسلیحاتی عملاً نمیتواند اولویت رژیم صهیونیستی برای آمریکا در منطقه را تحت تأثیر قرار دهد.
بیگدلی افزود: بسیاری معتقدند که فروش این تسلیحات به عربستان و امارات در شرایط فعلی میتواند برای اسرائیل یک تهدید منطقهای و حیاتی محسوب شود، اما اینگونه نیست. توجه داشته باشید که از منظر ایالات متحده و بسیاری از کشورهای غربی، اسرائیل و اعراب حاشیه خلیج فارس دیگر همانند گذشته با یکدیگر دشمن نیستند که بخواهیم فروش این تسلیحات به ریاض و ابوظبی را یک تهدید امنیتی برای تلآویو بدانیم. معتقدم که بر خلاف این تحلیل باید گفت که موافقت آمریکا با ارسال ۳۰۰ فروند موشک پاتریوت به عربستان و همچنین فروش دو سامانه دفاع ضدموشکی تاد به همراه ۹۶ فروند موشک به امارات، را باید نوسازی تسلیحاتی برای گوشه چشم نشان دادن به ایران دانست نه اعراب یا اسرائیل. اینکه برخی میگویند تولیدکنندگان تسلیحات در آمریکا میتوانند به صورت مستقیم به امارت، عربستان یا هر دولت دیگر تسلیخات بفروشند کاملاً غلط است. واقعیت غیرقابل کتمان این است که در آمریکا کارخانجات به صورت مستیم نمیتوانند به یک کشور تسلیحات بفروشند، بلکه فروش این تسلیحات در ابتدا باید به دستور رئیس جمهوری آمریکا و تأیید او برسد و سپس باید در کمیته روابط خارجی سنای ایالات متحده تصویب شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در غیر اینصورت، حتی یک فشنگ را هم نمیتوان بدون هماهنگی از خاک ایالات متحده به کشوری دیگر ارسال کرد. نمونه بارز این موضوع را باید پرونده اوکراین دانست. بایدن اعلام کرد که به دنبال حمایت تسلیحاتی از این کشور در برابر روسیه است و به همین دلیل سنای آمریکا با اختصاص بودجه به این موضوع موافقت کرد و همین حالا با تأیید آنها میلیاردها دلار سلاح روانه کییف شده است. نکته آخر هم این است که شاید در پشت صحنه سیاست در آمریکا یک هماهنگی میان واشنگتن با تلآویو و کشورهای حاشیه خلیج فارس وجود دارد که این تسلیحات را به عنوان یک زیربنایی برای پایهگذاری سامانه پدافندی یکپارچه منطقهای مورد استفاده قرار دهند. درست است که بارها آمریکاییها این طرح را نشدنی و به طور کلی فاقد عناصر اجرایی اعلام کردند اما واقعیت این است که در عالم سیاست، پشتصحنههایی وجود دارد که میتواند در قالب یک پوشش مشخص، ماهیت یک طرح را به صورت دیگر نمایان کند ولی در اصل همان طرح اولیه موردنظر باشد.
انتهای پیام/
منبع: ایلنا