آنه لیز میشل، متولد سال ۱۹۵۲ و فوت شده در ۱۹۷۶. دختری که بسیار از افراد پذیرفتند که او توسط شیاطین تسخیر شده است.
در سال ۱۹۶۸ زمانی که او ۱۷سال سن داشت و در دبیرستان مشغول به تحصیل بود، اولین تجربه و تشنج خود را تجربه کرد.
پس از آن در 1969 او مورد اولین حمله صرع قرار گرفت. سپس او تحت نظر یک متخصص مغز و اعصاب قرار گرفت و این پزشک تشخیص داد که او بیماری صرع همراه با تشنج رنج می برد.
به زودی مشکلات آنه لیز آغاز شد بهطوریکه او اعلام می کرد اشیا و اجسام اطرافش حرکت می کنند، او حتی اعلام کرد که صداهایی را می شنود که به او می گفت: تو نفرین شده هستی!! در سال 1973 اعلام شد که او از افسردگی رنج می برد.
در سال 1975 عده ای اطمینان پیدا کردند که روح او تسخیر شده است، به همین جهت والدین او از ادامه درمان پزشکی صرف نظر کردند و از راه جن گیری برای درمان بهره بردند.
علائم آنه لیز مانند افرادی بود که از اسکیزوفرنی رنج می برند اما آنها به درمان پاسخ مثبت می دهند اما درمورد او قضیه فرق می کرد. اولین بار یک زن مسن تشخیص داد که آنه لیز توسط شیاطین تسخیر شده است، او متوجه شد که آنه لیز از تصویر عیسی(ع) دوری می کند و از نوشیدن آب مقدس طفره می رود.
او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام می کند.
یک جنگیر به ملاقات او می آید و متوجه می شود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده می شود. جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام می داد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام می داد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق می کرد.
او اغلب ساعت جیغ می کشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.
هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمی توانست غذا بخورد.
مراسم جن گیری از وی به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجه ای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیف تر شد.
او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام می کند.
یک جنگیر به ملاقات او می آید و متوجه می شود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده می شود. جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام می داد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام می داد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق می کرد.
او اغلب ساعت جیغ می کشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.
هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمی توانست غذا بخورد.
مراسم جن گیری از وی به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجه ای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیف تر شد.
او همچنین اعلام کرده که بوی بدی مانند بوی جهنم از بدن آنه لیز استشمام می کند.
یک جنگیر به ملاقات او می آید و متوجه می شود که موضوع حقیقت دارد و او تسخیر شده است به همین جهت برای مراسم جن گیری از اسقف اجازه درخواست میکند و پس از چندبار اجازه به وی داده می شود. جلسات جن گیری چندین بار صورت گرفت اما دو کشیشی که برای اینکار آمده بودند، نتوانستند این کار را انجام بدهند.
او کارهای عجیب بسیار انجام می داد. او به خوردن مگس و عنکبوت عادت کرده بود و حتی ادرار خودش. او کارهای عجیب دیگر نیز انجام می داد برای مثال یک بار او به حالت سینه خیز به زیر یک میز رفت و به مدت دو روز مانند سگ واق واق می کرد.
او اغلب ساعت جیغ می کشید و این کارها برای او امری عادی شده بود.
هنگامی که بدن او تسخیر شد به شدت ضعیف شد و نمی توانست غذا بخورد.
مراسم جن گیری از وی به مدت 10ماه ادامه داشت اما نتیجه ای در بر نداشت و او روز به روز ضعیف و ضعیف تر شد.
در سال 1978 تقریبا بعد از گذشت 2سال از مرگ وی، والدین او تصمیم گرفتند که نبش قبر بکنند و تابوت را تغییر دهند.
بعدها مشخص شد که علت این امر پیغامی بود که از یک راهبه دریافت کرده بودند، مبنی بر اینکه او احساس میکند که جسد آنه لیز سالم مانده است. پس از نبش قبر مشخص شد که جسد او فاسد شده است. هیچگاه اجازه پخش تصاویر جسد وی صادر نشد.
آنه لیز قبل از مرگ و لحظات پایانی عمرش صحبت کرد و از کشیش خواست تا برایش طلب آمرزش کند. او درمورد گناهان جوانان و کشیشان کلیساهای مدرن مطالبی را عنوان کرد.
آنه لیز و سه خواهرش مانند پدرش انسان های معتقدی بودند و مذهب کاتولیک داشتند.
درمورد مرگ آنه لیز چهار نفر محکوم شدند. پدر و مادر او و همچنین دو کشیشی که برای مراسم جن گیری تلاش می کردند. گویا آنها به 6ماه حبس محکوم شدند چرا که در نگهداری از یک بیمار کوتاهی کرده بودند.
اما نکته آخر و جالبی که مادر او عنوان کرد:
من میدانم که ما کار درستی انجام دادیم چرا که من اثر عیسی مسیح را در کف دستان دخترم دیدم.
او مُرد تا بسیاری از مردم باز هم بخدا ایمان بیاورند و فراموش نکنند که نباید گناه انجام بدهند.
می گویند در کف دستان آنه لیز مانند کف دستان عیسی مسیح سوراخ شده بود. هنگامیکه عیسی مسیح را به صلیب می کشیدند، در کف دستان او سوراخ هایی ایجاد کردند.
گویا پس از اتفاقاتی که برای آنه لیز پیش آمد، افراد بسیاری بازهم به خدا ایمان آوردند.