درویشخان از هنرمندان نامی و استادان موسیقی سنتی ایرانی اواخر دوره قاجار و از افراد صاحبسبک و تأثیرگذار بر موسیقی ایرانی است. تصنیف «بهار دلکش»، تصنیف «ز من نگارم» و چند رنگ و پیشدرآمد از آثار بجامانده از اوست.
«دوم آذر مصادف است با درگذشت غلامحسین درویش که همه او را به نام درویشخان میشناسند.
علت شهرت وی به نام درویشخان این بود که پدرش هنگام صدازدنش از لفظ «درویش» استفاده میکرد و همین نام بعدها به عنوان نام خانوادگی غلامحسین برگزیده شد و او به درویشخان یا غلامحسینخان درویش معروف شد.
درویشخان از هنرمندان نامی و استادان موسیقی سنتی ایرانی اواخر دوره قاجار و از افراد صاحبسبک و تأثیرگذار بر موسیقی ایرانی است. تصنیف «بهار دلکش»، تصنیف «ز من نگارم» و چند رنگ و پیشدرآمد از آثار بجامانده از اوست.
روحالله خالقی در کتاب خود درباره درویشخان چنین گفته: «درویش تار و سهتار هر دو را نیکو مینواخت. مضراب ریز نازک و خوشآوازی داشت و پنجهاش لطیف و تند و مخصوصاً ذوق و سلیقهاش بسیار خوب و نوای سازش گرم و پخته بود…»
درویشخان (نفر اول از سمت راست)
این هنرمند بزرگ در نواختن تار تبحر بسیاری داشت و در دوران او تار دارای پنج سیم (دو سیم سفید، دو سیم زرد، و یک سیم بم) بود اما با نگاه به سهتار به فکر افتاد سیم دیگری به تار بیفزاید و از آن هنگام تار دارای شش سیم شد و این عمل باعث ایجاد کوکهای متنوع و جدید در تار شد.»
از شاگردان درویشخان میتوان افراد زیر را نام برد: علینقی وزیری، مرتضی نیداوود، موسی معروفی، حسین سنجری، یحیی زرینپنجه، سعید هرمزی، ابوالحسین صبا.
درویشخان در کارهای خیریه و عامالمنفعه بهشدت فعال بود و در این راستا کنسرتهای فراوانی را برگزار کرد؛ از جمله کنسرتهایی برای جمعآوری کمک به قربانیان آتشسوزی آمل در سال ۱۲۹۶، کنسرت برای کمک به قحطیزدگان روسیه، کنسرت برای ساخت دبیرستان فرهنگ و … .
درویشخان در اواخر عمرش از لحاظ معشیت بهشدت تنگدست شد و در شرایط سختی زندگی میکرد تا آنجا که مجبور به فروختن خانهاش شد. این هنرمند برجسته موسیقی ایران شب چهارشنبه دوم آذرماه ۱۳۰۵ بر اثر تصادف درشکهاش با ماشین زندگی را بدرود گفت. این نخستین تصادف منجر به مرگ در ایران بود. آرامگاه او در نزدیکی قبر ظهیرالدوله در محله دربند تهران واقع شده است.»