آخرین اخبار
۱۰۰ درصد به عقب برگردم سرمربی تیم ملی نمیشوم | گزارشگران به مخاطبان خط میدادند | ۵۰بازیکن لژیونر داریم که برای تیمهای بزرگ بازی نمیکنند!

به گزارش همشهریآنلاین، بهروز عطایی؛ عطایی را اگر در سطح باشگاهی ببینیم، میتوانیم ادعا کنیم که او بهترین مربی والیبال ایران است، مردی که کارش را از دسته یک شروع کرد، تیم کاله را به لیگ برتر آورد و همان تیم را قهرمان ایران و آسیا کرد. در سالهای اخیر هم با فولاد سیرجان هم قهرمان لیگ ایران شده، هم قهرمان آسیا و هم تیم را به سومی جام باشگاههای جهان رسانده. اما اگر او را با پیراهن تیم ملی تصور کنیم، فقط باید حسرت روزهایی را بخوریم که از دست رفت، بهخصوص فرصت حضور در بازیهای المپیک پاریس. وقتی صحبت با عطایی شروع میشود، خواسته ناخواسته پای تیم ملی وسط میآید و هر بار او صحبتهای جدیدی برای زدن دارد، شاید هنوز هم خود او درگیر تیم ملی است و هر بار تحلیل جدیدی از آن روزهای تلخ برای ارائه دارد.
مگر شهداب برنده شده بود؟
گفتوگوی همشهری با عطایی از بازی آخر لیگ برتر والیبال آغاز شد، از شبی که فولاد سیرجان در یک سال گذشته برای چهارمینبار جام قهرمانی را بالای سر برد. عطایی از قدرت تیم خودش گفت و البته کیفیت بالای شهداب یزد. از اینکه ۲تیم در یک سال گذشته ۹بازی با هم انجام داده بودند و شناخت کافی که از هم داشتند و این کار را برای قهرمان شدن ۲تیم سخت میکرد. مسئلهای که در بازیهای فینال لیگ پررنگ شد و هنوز هم به پایان نرسیده، داوری بازیهای فینال بود، بهخصوص داوری بازی دوم که شهدابیها را شاکی و مدعی کرد. آنها مدعیاند که اگر داور در بازی دوم اشتباه نمیکرد، جام حالا به جای سیرجان در یزد بود ولی عطایی این موضوع را قبول ندارد: «داوری واقعا مشکلی نداشت. این هیاهویی که از طرف باشگاه شهداب داده، درست نیست. بازی پوئن ۱۶-۱۶بود که به زعم شهدابیها یک خطایی رخ داد و آنها معترضند که چرا ویدئوچک نشد. اولا برای ویدئوچک نه صدای زنگ درآمد و نه چراغ هشدار روشن شد. اگر وسط رالی تقاضای چلنج کنید و چلنج رد شود، داور امتیاز را به تیم مقابل میدهد. چون برای خود آنها خطا محرز نبود، واکنشی نشان ندادند ولی میگویند ما درخواست دادیم. بگذریم من اصلا با خود ماهیت خطا کاری ندارم. فرض را بر این میگیریم داور آن توپ را به تیم شهداب میداد، بازی ۱۷بر ۱۶میشد، مگر در آن امتیاز برنده بودند؟ خطا در پوئن آخر بازی نبود. آنها ۱۶بر ۱۵از ما جلو بودند. چرا بازی را نبردند؟ بازی زمانی به پایان میرسد که توپ آخر تمام شود. اگر آن پوئن داده میشد، بازی ادامه پیدا میکرد. اینطور نبود که بازی به پایان برسد.»
در ۱۸تیم برتر دنیا جایی نداریم
هر فصل سطح لیگ هم مثل سطح تیم ملی پایینتر میآید. حتی بازیهای فینال کیفیت سابق را ندارند، شاید بعضیها حساس باشند ولی بازی با کیفیت کمتر در لیگ دیده میشود. عطایی این ضعف را قبول دارد و دلایل آن را توضیح میدهد: «ما امسال لیگ بسیار بسیار حساس و نزدیک به همی داشتیم ولی خیلی باکیفیت نبود. خب آمار تیمها دست مربیها هست و آمارها نشان میدهد ما با استانداردهای جهانی فاصله داریم. کیفیت حمله ما هر روز دچار نقصان است، دریافتها با سرویسهای متوسطی که در ایران زده میشود، ایدهآل نیست و این کار ما را در مسابقات بینالمللی بهشدت سخت میکند. یک اصل انکارناپذیر وجود دارد؛ تا زمانی که لیگ باکیفیتی نداشته باشیم و بازیکن خوب خارجی نیاوریم، تیم ملی موفقی نخواهیم داشت. بهترین دوران تاریخ والیبال ما زمانی بود که همه بازیکنهای خوبمان در ایران بازی میکردند. از سال ۲۰۰۸تا ۲۰۱۷محمد موسوی، سعید معروف، امیر غفور، شهرام محمودی، فرهاد قائمی و… همه در ایران بازی میکردند. دقیقش را نمیدانم اما در حالحاضر حدود ۴۰، ۵۰بازیکن لژیونر داریم ولی به جز یکی دو نفر بقیه بازیکنان ما برای تیمهای بزرگ بازی نمیکنند و بازی در تیمهای متوسط هیچ کمکی به ما نمیکند. بین ۶تیم اول ایتالیا یک بازیکن داریم که او هم ذخیره است؛ پوریا خانزاده. در ۶تیم برتر لهستان و در ۶تیم برتر روسیه ما بازیکنی نداریم. درمجموع ۱۸تیم دنیا ما هیچجایی نداریم. با این شرایط ما نمیتوانیم به اهدافی که برای تیم ملی مدنظرمان هست، برسیم. »
حاشیه درست میکنند
از همان سال اولی که عطایی در تیم ملی بود و در لیگ ایران هم تیمداری میکرد، این شبهه وجود داشت که او بهترین بازیکن تیم ملی را جذب تیم باشگاهیاش میکند. در یکی دو فصل گذشته هم این ذهنیت وجود داشت که او به پشتوانه همان رابطهای که در تیم ملی با بازیکنان برقرار کرد، آنها را در تیم سیرجان حفظ کرده و توانسته به قهرمانی برساند. عطایی این را قبول ندارد: «زمانی که من تیم سیرجان را بستم، مربی تیم ملی نبودم. ۲سالی که من با تیم کاله قهرمان لیگ برتر و قهرمان آسیا شدم، مربی تیم ملی نبودم. اصلا اینطوری نیست. شهداب هم تیم بسیار پرقدرتی است، ولی آیا مربیاش، مربی تیم ملی است؟ برای اینکه اذهان عمومی را منحرف کنیم و عملکرد یک گروهی را زیر سؤال ببریم، حرفهای حاشیهای و جانبی میزنیم.»
این بار قهرمانی سخت است
فولاد سیرجان هفتههای آینده باید در جام باشگاههای آسیا شرکت کند. عطایی که سال قبل با همین فولاد قهرمان آسیا و سوم جام باشگاههای جهان شد، میگوید این فصل مسابقات آسیایی در سطح متفاوتی برگزار میشود و این در حالی است که تیم او در مرحله مقدماتی گروه راحتی دارد: «قرعهمان به نسبت سخت است. البته در مرحله اول نه. سختترین بازیمان در مرحله حذفی است. مثلا ما اگر در گروه ۴ بودیم، به تیم قزاقستان یا استرالیا میخوردیم، ولی به هر حال برای قهرمان شدن باید همه رقبا را برد. من در ۴دوره مسابقات باشگاههای آسیا بهعنوان مربی حضور داشتم و ۲دوره هم بهعنوان بازیکن. با اطلاعاتی که بهدست آوردهام، فکر میکنم امسال بالاترین سطح از مسابقات باشگاههای آسیا در این دوره برگزار میشود. حریف اصلی ما شانگهای چین و ۲تیم از ژاپن هستند. هم تیم اوزاکا و هم تیم سانتوری تیمهای بسیار پرقدرتی هستند. تیم شانگهای که در مرحله حذفی با آنها روبهرو میشویم، لئون و کوبیاک را با خودش دارد. قرار بود ما لئون را بگیریم ولی با آنها زودتر قرارداد بست. تیم اوزاکا هم که میزبان است، میشیدا و جاشکه آمریکایی و چند بازیکن خوب دیگر دارد. ما انگاپت را گرفتیم و یک بازیکن دیگر هم به تیم اضافه میشود. تلاش ما این است که به قهرمانی برسیم و سعی میکنیم بهترین عملکرد را داشته باشیم ولی همه اتفاقات دست ما نیست و به عملکرد بقیه تیمها هم بستگی دارد.
ورژن جدید ندارم
عطایی در سطح باشگاهی با عطایی تیم ملی متفاوت است یا بعد از تیم ملی با ورژن جدیدی از عطایی روبهرو هستیم؟ او میگوید: «وقتی میخواهی موفق شوی، یک مجموعه باید کارش را درست انجام بدهد. من سعی کردهام اشتباهاتی را که داشتم تکرار نکنم و آنها را به حداقل برسانم ولی ورژن جدیدی نداشتم، من همان آدم قبلی هستم و فقط سعی کردهام بهتر عمل کنم. اگر من در تیم باشگاهیام موفق هستم، بهخاطر جنس پشتیبانی مدیران تیم است، برعکس تیم ملی که در روزهایی سخت، فضا خوب مدیریت نشد. در آن مقطع هر بازیکنی که از تیم ملی خط میخورد، بهخودش اجازه میداد با رسانه خاصی علیه تیم ملی یا من صحبت کند. الان اگر چنین اتفاقی بیفتد، با اطمینان میگویم که آقای تقوی آن بازیکن را حذف میکند. اما در فدراسیون قبلی بازیکن نقد میکرد، بدگویی میکرد، ولی هیچ اتفاقی برایش نمیافتاد. این اتفاقات در به حاشیه بردن تیم کمک کرد. »
گزارشگران به مخاطبان خط میدادند
عطایی نقدی هم به گزارشگران تلویزیونی دارد، از آنهایی که اعضای کادر فنی او را به سخره گرفته و به مخاطبان سمت و سو میدادند: «در هفته آخر لیگ ملتها در آمریکا، ویزای من و چند بازیکن آماده نشد و علیرضا طلوعکیان دستیارم کنار خط ایستاد. در بازی با فرانسه گزارشگر گفت کادر آن تیم را ببینید، کادر ما را ببینید؛ کادر آنها آندره جیانی است که نقره مدال المپیک و طلای جهانی دارد، ولی مربی ما چه دارد. جان اسپروا مربی بزرگی است ولی شاید اصلا برای تیم ملی آمریکا بازی نکرده باشد. اگر قرار است اینطور مقایسه کنیم، باید گزارشگران ما هم با گزارشگر رأی اسپرت ایتالیا که آندره لوکتاست، کسی که کاپیتان جیانی بوده و نقره المپیک، طلای لیگ جهانی و قهرمانی جهان را دارد، مقایسه شود. مگر خبرنگاران و گزارشگران ما قهرمانی جهان والیبال را دارند؟ ۹۰درصد کارشناسان ما اصلا والیبالیست نبودند ولی والیبال را خوب میفهمند. این مدل گزارش کردنها به سمت و سو دادن به جریان علیه من کمک میکرد.»
از این اصل فرار نکنیم
عطایی قهرمان شدن هر تیم را وابسته به داشتن بازیکنان خوب میداند: «هر تیمی که بخواهد موفق شود، به بودجه خوب و بازیکن خوب نیاز دارد. ما مربیان محدود به تواناییهای بازیکنانمان هستیم. این یک مسئله مهم است که ما گاهی از آن فرار میکنیم. عوام میگویند اگر مثلا آقای ایکس مربی خوبی است، پس باید بتواند یک تیم متوسط را قهرمان کند. در دنیا سابقه دارید که یک تیم متوسط قهرمان شده باشد؟ اگر بوده در حد پدیده بوده. شاید با تیم ملی بشود یکبار این اتفاق بیفتد اما در سطح باشگاهی تیمی که قهرمان میشود، حتما تیم بسیار خوبی است. این اصل انکارناپذیر است. ولی تیمهای بسیار خوبی هستند که قهرمان نمیشوند.»
مربی تیم ملی نمیشوم
اگر عطایی به عقب برگردد، حاضر است سرمربیگری تیم ملی را قبول کند؟ جواب او به این سؤال با اطمینان صددرصدی نه است: «با آگاهیای که الان دارم نه، هیچوقت قبول نمیکردم. برای من سرمربیگری تیم ملی افتخار بود ولی فضا را مناسب کار نمیبینم. » و حالا در این مقطع چطور، حاضر است سرمربی تیم ملی شود؟ جواب همان قبلی است: «نه اصلا.»
داورزنی تمرکز نداشت
عطایی از محمدرضا داورزنی که در دوره سرمربیگری او ریاست فدراسیون را بهعهده داشت، ایراد میگیرد و مدعی است که او در کارش دخالت داشته است: «داورزنی مدیر خیلی خوبی است ولی در آن مقطع درگیریهای دیگری داشت. شاید آدمهای مختلف که کنارش بودند، سبب شد تمرکزش را به هم بزنند. بعد از مسابقات قهرمانی جهان یکی از بازیکنان تیم با یکی از اعضای کادر فنی درگیر شد و گفتند کادر را کنار بگذار. آن روز من اشتباه کردم و باید بازیکن را حذف میکردم نه عضو کادرم را. از آنجا به بعد بود که دخالتهای فدراسیون در کار من شروع شد، جزیده، لاهوتی، افشاردوست و خولیانی را از کادر کنار گذاشتند و من در هیچیک از این تصمیمات نقشی نداشتم. اگر عطایی امروز بود، محال بود اجازه میداد این کارها را انجام بدهند. مقصر بخشی از این اتفاقات خود من بودم. در آن شرایط تیم دچار چندگانگی شد و بازیکن احساس میکرد من تصمیمگیرنده نهایی نیستم. بازیکن باید بداند رئیس چه شخصی است. بازیکنی که فکر کند مربیاش ماندگار نیست، دیگر نمیشود کاریاش کرد.»
فدراسیون فقط به ولاسکو اقتدار داد
چرا افکار عمومی اینقدر نسبت به مربی ایرانی موضع منفی دارد؟ از نظر عطایی افکار عمومی تقریبا بعد از ولاسکو پذیرای مربی دیگری نیست، حتی خارجی. او این مسئله را ناشی از تفاوت نگاه فدراسیون به ولاسکو و دیگر مربیان میبیند: «در هر کاری، وقتی به طرف مقابل اختیار و اقتدار نمیدهید یا تعریف درستی از اختیار نداری، دچار چالش میشوی. اقتداری که فدراسیون به ولاسکو داد به کولاکوویچ داد؟ چقدر از آن اقتدار را به من داد؟ ما در دوره ولاسکو گیر کردهایم و مشکل اصلی والیبال ما همین است.»
کسی از بازنده حمایت نمیکند
عطایی چطور روزهای سخت حضور در تیم ملی را پشتسر گذاشت و به امروز رسید: «من یاد گرفتهام که با واقعیت زندگی کنم. در زندگی هم همینطور عمل کردهام. در تیم ملی خیلی به من نقد شد که بخشیاش درست بود. به هر حال ما سال آخر واقعا موفق نبودیم و این یک واقعیت انکارناپذیر است که کسی از تیم بازنده حمایت نمیکند، ولی موفقیتهای ما هم نادیده گرفته شد. در تاریخ حضور ما در قهرمانی جهان که فکر میکنم ۶دوره بوده، یکبار ششم شدیم و ۲بار هم سیزدهم که یکی از این سیزدهمیها با من بود. در بقیه دورهها در ردههای پایین بودیم.»
کواچ بهترین بهره را برد
عطایی تیم ملی را در روزهای خوبی تحویل نگرفت، بعد از شکست در المپیک توکیو و در خط پایان نسل طلایی: «من در دورهگذار تیم ملی را تحویل گرفتم البته هنوز هم تیم در دورهگذار است. ما سرمایهسازی نکردیم و یک دفعه تیم خالی شد و هر مربیای میآمد، باید با این مسئله میجنگید. در ۱۰سالی که بازیکنان نسل طلایی در تیم ملی بودند، یک دوره را مثال بزنید که تیم ملی بدون معروف و موسوی، در تورنمنتی حاضر شده باشد. بهترین بهره را مربیان خارجی از بازیکنان ما بردند. کواچ در اوج شکوفایی بازیکنان ما به تیم آمد و بهترین نتایج را هم تیم با او گرفت. حتی در دوره او معروف، موسوی، محمودی و غفور نسبت به دوره ولاسکو کیفیت بهتری داشتند.»
کولاکوویچ مثل اسکوچیچ
عطایی به انتخاب بعضی از مربیان، برکناری بعضی از آنها و مدل تصمیمات فدراسیون نقد دارد: «در هیچ کجای دنیا نمیبینید که با یک مربی قرارداد ۶ماه ببندند و با دستیار او ۲ساله ولی ما این کار را کردیم، با لوزانو ۶ماهه بستیم و با دستیارش سیچلو ۲ساله. بعد از لوزانو، کولاکوویچ آمد که نتایج قابلقبولی گرفت و من تا امروز نفهمیدم چرا او را کنار گذاشتند. کولاکوویچ تیم را به المپیک برد ولی ما المپیک را به آلکنو کادو دادیم. کولاکوویچ را مربی متوسطی میدانم، او مثل اسکوچیچ فوتبال است و هر دو با اینکه مربیان بزرگی نیستند اما با تیمهای ما خوب جواب دادند.»
دستیار نمیشوم
چرا عطایی حاضر نیست دستیار پیاتزا سرمربی فعلی تیم ملی شود: «من دستیار پیاتزا نمیشوم، نه اینکه من از او بهتر باشم، نه، یکی بهخاطر این است که میدانم الان آمادگی حضور در این فضا را ندارم و دیگر اینکه من به درد کمکمربیگری نمیخورم و میدانم دستیار خوبی نیستم. در هر دورهای میخواهیم در تیمهای ملی کمک مربی انتخاب کنیم، سراغ سرمربیان باشگاهی میرویم. یک چرخه است، یا سراغ رحمان محمدیراد میرویم یا پیمان اکبری، محمدرضا تندروان و… و. کواچ وقتی سرمربی تیم ملی بود، حرف درستی زد و گفت من کمکمربی میخواهم نه سرمربی. ما فقط به اسمها توجه میکنیم ولی باید تخصصی کار کنیم.»
لسآنجلس را از دست دادیم
عطایی افت در والیبال ایران را یک اتفاق طبیعی میداند: «افت اتفاق رایج در ورزش است و معدود کشورهایی هستند که ثبات موفقیتی دارند. برزیل پرافتخارترین تیم جهان است اما الان به سختی خودش را به جمع ۴تیم برتر دنیا میرساند. ساخت بازیکنان نخبه زمان میبرد. شاید ۲۰سال دیگر بتوانیم سعید معروف یا یک محمد موسوی دیگر داشته باشیم. تیم فوتبال آرژانتین دهه به دهه تغییر کرده. آنها ۱۹۷۸با ماریو کمپس قهرمان جهان شدند، یک دهه طول کشید تا دوباره با مارادونا به قهرمانی رسیدند و این دهه هم با مسی جامجهانی را بردند. پروسه بازیکنسازی به زمان نیاز دارد. الان بهترین کاری که فدراسیون ما میتواند انجام بدهد این است که برای المپیک ۲۰۳۲برنامهریزی کند، المپیک لسآنجلس را از دست دادیم.»
هنوز دنبال معروفیم
یکی از مشکلات دیگری که از نظر عطایی تیم ملی با آن مواجه است، نگاهی است که بعضیها به مدل جوان شدن تیم دارند: «نگهداشتن یکسری بازیکن جوان کارآمد خیلی مهم است. محمد موسوی نوجوان بود که به تیم ملی اصلی رسید. سعید معروف بلافاصله بعد از تیم جوانان در تیم ملی پاس داد ولی در لیگ ملتهای ۲۰۲۳که من به پوریا خانزاده ۱۸ساله بازی دادم، یکی از بازیکنان نسل طلایی که الان مربی شده، گفت لیگ ملتها جای بازیکن ۱۸ساله نیست. این حرف حتی اگر مغرضانه نباشد، غلط است. نیکلف ۱۸ساله در تیم ملی بلغارستان و لوبه فیکس است، همینطور برادر کوچکترش. از نظر من در شرایط نزدیک به هم بازیکن ۱۹ساله ۷۰درصدی بهتر از بازیکن ۲۹ساله ۸۰درصدی است و باید روی او سرمایهگذاری کنی. اگر عقب هستیم بهخاطر همین نگاه است. یک عده هنوز ته دلشان این است که سعید معروف در تیم ملی پاس بدهد و علی دایی گل بزند.»
منبع: همشهری آنلاین